کیمیاکیمیا، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره
یلدایلدا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 7 روز سن داره

فرشته زندگی ما kimiya omidetayebe

فرشته نویسنده وبلاگ هستم

بدون عنوان

 امروز به نی نی های دیگه سر زدم از مامان آنیساجون که زحمت کشیدند وسری به ما زدند متشکرم  امروز خیلی دلم هواتو کرده کیمیاجون دارم روز شماری میکنم برای اومدنت به مشهد     وقتی بیای چقدر بزرگ شدییییییییییییییییییییییییی نفسم  ...
9 اسفند 1389

بدون عنوان

 بالاخره از سفر حج اومدم وتا فردا خیلی طاقت آوردم اخه نفسم مهمونا میومدن دیدنم و.....فردای اون روذ جه روز تاریخی قشنگی دیدن روی ماه تو برای اولین بار وای.................خدای من برات ازمکه لباسای خوشگل آورده بودم وتو هم تو اون لباسا میدرخشیدی  روذها گذشت وگذشت وتو 40 روزه که شدی باید بامامان جون ومامانی میرفتین پیش بابا آخه شما رفتین ومنم مرنب باتلفن صدای نازتو میشنیدم وتو روز به روز بزرگتر شدی واولین قه قه کردنا وخنده هاتو از تلفن میشنیدم وقتی بعداز 4ماه اومدی مشهد اونقدر به نظرهمه بزرگ شده بودی که میگفتیم دیگه وقت عروسیشه آخه  قشنگم شما تو دزفول بودین وما هم اینجا هرجندوقت میومدین ودل همه مونو آب میکردین ومیرفتین اولین کلمه ...
8 اسفند 1389

بدون عنوان

 بالاخره از سفر حج اومدم وتا فردا خیلی طاقت آوردم اخه نفسم مهمونا میومدن دیدنم و.....فردای اون روذ جه روز تاریخی قشنگی دیدن روی ماه تو برای اولین بار وای.................خدای من برات ازمکه لباسای خوشگل آورده بودم وتو هم تو اون لباسا میدرخشیدی  روذها گذشت وگذشت وتو 40 روزه که شدی باید بامامان جون ومامانی میرفتین پیش بابا آخه شما رفتین ومنم مرنب باتلفن صدای نازتو میشنیدم وتو روز به روز بزرگتر شدی واولین قه قه کردنا وخنده هاتو از تلفن میشنیدم وقتی بعداز 4ماه اومدی مشهد اونقدر به نظرهمه بزرگ شده بودی که میگفتیم دیگه وقت عروسیشهآخه  قشنگم شما تو دزفول بودین وما هم اینجا هرجندوقت میومدین ودل همه مونو آب میکردین ومیرفتین اولین کلمه ا...
7 اسفند 1389