از بازی های قدیم ما..........تا بازی های شما.
کیمی بهتر ازجانم سلام
میدونم این روزا کمتر بازی میکنی وداری مراقبت از دستت میکنی اما
بگم برات که ماهم این دوران کودکی تورا گذرانده ایم بازیهای ماکه مثل
شما نبود خیلی برایمان ارزش قائل میشدندمادرانمان برایمان عروسک
درست میکردند اما من توجهی به عروسک نداشتم وبیشتر دوست
داشتم با گل باغچه هایمان خانه بسازم ماشین بسازم وکوزه واز این
قبیل چیزا اصلا بازی های پسرانه بیشتر مرا جلب میکرد مثلا دوچرخه
سوار ی وگاهی دستامونو مانند فرمان ماشین میگرفتیم ومیچرخاندیم
وترمزهای دلخراش میگرفتیم که یعنی مثلا ماهم راننده وبه عبارتی
آدمیم هفت سنگ هم گاهی از با زیهایی بود که بالاخره توش یا
دعوامون میشد یا یکی زخمی میشدخلاصه کم کم که بزرگتر شدیم
یه قل دوقل وبعداز آن منچ ومارپله وکم کم که به دبیرستان رفتیم
گاهی شیطنت مون تو کلاس گل میکرد زیر میز دوراز چشم دبیرامون
اسم فامیل ..وای چه بازی قشنگی.... وهی جر میزدیم تقلب میکردیم
و...........و......................ودوره ی بعد سنگ کاغذ قیچی ودر هر بازی
جرزدنهاش مزه داشت وحالا میفهمیم زندگی مثل کاغذ وسنگ
وقیچیه هیشکی خبر دارنمیشه برنده ی بازی کیه؟قیچی اگه امون بده
برنده کاغذه نه سنگ .سنگ اگه یکه تاز بشه بازی میشه میدون جنگ
وخلاصه حالا که شمابچه ها بهترین روزارو دارین .
کامپیوترهم که همه ی مشکلاتتونو حل میکنه ..................
..الهی شکرت که به اندازه ی خودمون بچگی کردیم وهنوز کودک
درون مون زنده ست وبازی بچگونه میخوادکیمیاجون میای بریم
بازی؟.برف بازی ؟طناب بازی؟ سرسره بازی ؟گرگم به هوا ؟
قایم باشک ؟نه بابا چی دارم میگم زمستونه برف اومده بریم
بازی های خونگی بکنیم تب تب خمیر شیشه پر پنیر دست
کی بالا؟لی لی حوضک .گل پوچ وجر بزنیم وبخندیم بیادیگه...............