کیمیاکیمیا، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 16 روز سن داره
یلدایلدا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 22 روز سن داره

فرشته زندگی ما kimiya omidetayebe

فرشته نویسنده وبلاگ هستم

کیمیاجان دقت کن

1391/11/6 21:39
نویسنده : fereshteh joon jooni
341 بازدید
اشتراک گذاری

به سرآستين پاره ي کارگري که ديوارت را مي چيند و به تو مي گويد، ارباب. نخند!
به پسرکي که آدامس مي فروشد و تو هرگز از آدامسهايش نمي خري. نخند!
به پيرمردي که در پياده رو به زحمت راه مي رود و شايد چند ثانيه اي کوتاه معطلت کند. نخند!
به دبيري که دست و عينکش گچي است و يقه ي پيراهنش جمع شده. نخند!

به دستان پدرت، به جاروکردن مادرت،
به راننده ي چاق اتوبوس،
به رفتگري که در گرماي تيرماه کلاه پشمي به سردارد،
به راننده ي آژانسي که گاهي مواقع چرت مي زند،
به پليسي که سرچهارراه با کلاه صورتش را باد مي زند،
به مردي که روي چهارپايه مي رود تا شماره ي کنتور برقتان را بنويسد،
به بازاريابي که نمونه اجناسش را روي ميزت مي ريزد،
به پارگي ريز جوراب کسي در مجلسي،
به مسافري که سوار تاکسي مي شود و بلند سلام مي گويد،
به فروشنده اي که به جاي پول خرد به تو آدامس مي دهد،
به زني که با کيفي بردوش به دستي نان دارد و به دستي چند کيسه ميوه و سبزي،
به هول شدن همکلاسي ات پاي تخته،
به مردي که در بانک از تو مي خواهد برايش برگه اي پرکني،
نخند ...

نخند که دنيا ارزشش را ندارد که تو به خردترين رفتارهاي نابجاي آدمها بخندي!
که هرگز نميداني آنها چه دنياي بزرگ و پردردسري دارند!
آدمهايي که هرکدام براي خود و خانواده شان همه چيز و همه کسند!
آدمهايي که به خاطر روزيشان تقلا مي کنند،

بار مي برند،
بي خوابي مي کشند،
کهنه مي پوشند،
جار مي زنند،
سرما و گرما مي کشند،
و گاهي خجالت هم مي کشند ...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)