مناجات با خدا
خدایا کودک که بودیم جه دلهای بزرگی داشتیم اکنون که بزرگیم جه دلتبگیم کاش همان کودکی بودیم که حرفهایش را از نگاهش میشد خواند خدایا از تو میخواهم که کیمیای من وقتی بزرگ شد وخواست که این مطالب را بخواند دلی داشته باشد به وسعت اقیانوسها وهمیشه یاد تو در دلش نورانی باشد کارهایش با نام ویاد نو باشد وتو تنهایش نگذاری ودرتمام لحظه های ذندگی قلبش سرشار از امید به تو وسپاس برای تو باشد
ازتو که درهمه لحظه ها نفسهایمان جان می بخشی ازتوکه آغاز وپایان زندگی مان را میدانی می خواهم که کیمیای مادر تمام طول عمرش آرام وپرتلاش صبور وشکیباودلی خالی از هرگونه کینه و فقط امیدوار به درگاه تو باشدانشاالله
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی