کیمیاکیمیا، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره
یلدایلدا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 8 روز سن داره

فرشته زندگی ما kimiya omidetayebe

فرشته نویسنده وبلاگ هستم

کاظمین مهمون امامین جوادین

1392/2/28 0:36
نویسنده : fereshteh joon jooni
555 بازدید
اشتراک گذاری

بله کیمیا دست در دست تو با خیال زیبایی که باتو داشتم صبح زود بیدار میشدیم واز هتل تا حرم که خیلی نزدیک بود سه الی چهاردقیقه می رسیدیم

کیمیاجون یادته ؟ هوای لطیف صبحگاهی روحتو نوازش میکرد وچه زود پس از یک بازدید وتحویل گوشی موبایل وارد قسمت بازدید دوم میشدیم وسلام به امامین جوادین (علیهما السلام)

اول نماز جماعت که تو هم دست در دست من خودمونو تو جماعت زائرایی که بعضا یک روزه تو کاظمین اقامت داشتند جا میدادیم ونماز میخوندیم

وتمام حواسمون بود که تا نمازتمام شد بریم دور ضریخ .وزیارتی سیری بکنیم

البته گاهی برای اون دسته از زائرایی که بیخ گوشمون میگفتن خانم بزار ما زیارت کنیم کاروانمون داره میره جا باز میکردیم که بتونن به ضریح نزدیک بشن وبا حاجتهای روا شده برگردن

پس از زیارت سیر وبقولی پر وپیمون وخواندن دعاوبرای التماس دعا گفته ها زیارت کردن ودوباره برمیگشتیم هتل وکمی میخوابیدیم قرارمون برای بیدارشدن ساعت هشت ونیم تا نه بود

بالاخره دلمون خوش به این بود چون خودمون برای رفت وبرگشت به زیارت تصمیم میگرفتیم همینکه هول وهراس وبدو بدو نداشتیم خیلی خوب بود وبا آرامش بیدار میشدیم وخوردن صبحانه وروبراه کردن ناهار ظهرکه اغلب روزها مهمان مضیف امامین حوادین بودیم

جای همه تون خالیبه غیر از یک روز هرروز مهمون بودیم ساعت ده صبح بلیط مضیف را میگرفتیم وچقدر راحت وآسوده میرفتیم تو حرم مقابل ضریح ودعا ونماز برای همه وخواندن دعا وتا اذان گفته میشد تو صف نماز جماعت ومنتظر اقامه ی نماز وچقدر آرامش ...

خداییش بگم ایندفعه تو کاظمین خیلی سیر سیر سیر سیر سیر زیارت کردم وخیلی راحت به ضریح مطهر امامین حوادین می چسبیدیم ودلچسب دعا میخوندیم جای همه تون خالی خیلی چسبید

ظهرکه میشد جلوی مضیف می ایستادیم وقربون بخشندگی امامین جوادین که هرروز با چه نظمی این همه زائرشونو  بنحو احسن پذیرایی میکردند

یکروز پس از ناهار نرفتیم هتل وقرار شد بریم میدون بارشونو ببینیم ومقداری میوه بخریم

باورت میشه که توت وازگیل وپرتقال وتوت فرنگی بلوط ونارگیل وکاهو همه باهم تو این فصل سال را باهم تو میدوناشون داشتن

خیار کیلویی 6000تومان وتقریبا همه ی قیمتها خیلی از ایران گرانتر ومتاسفانه نمره خوبی نمیشد به بهداشت شون داد مگس ها هم که یار نزدیک وصمیمی توت ها بقدری روی توتها را پوشانده بودند که نگذارند هیچگونه میکروب دیگری به آنها نزدیک شوند

بگذریم 4شب اقامت تو کاظمین قرار گذاشتیم که فردای آن روز به سامرا برویم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

محسن
28 اردیبهشت 92 8:44
با سلام با عضویت در سیستم پارس پا از تک تک بازدید کننده های وبلاگ خود درآمد کسب کنید. هم اکنون با ورود به آدرس سایت ما عضویت خود را قطعی کنید. با آرزوی موفقیت برای شما