اولین عید زندگیت
در اولین سال زندگیت این لباس صورتی رو خودم برات بافتم تا وقتی دیدمت تنت کنم و لذت ببرم چقدر هم که بهت میاد قشنگم قربون اون دهن خوشگلت بشم تو این عکس سوار ماشین خودمی و می خوام ببرم بگردونمت تو هم چون می دونی که من خیلی دوست دارم وقتی منو میبینی می خندی و خودت رو بیشتر تو دلم جا می کنی مخصوصا موقعی هم که بخوایم بریم گردش بیشتر ذوق می کنی . یکبار گلم به طور اتفاقی ترمز گرفتم که تو که تو بغل مامانت بودی به جلو خم شدی و کلی خندیدی و من هم برای خنده بیشتر تو بازم پشت سر هم ترمز می گرفتم نمی دونی چقدر بهمون با خنده های تو خوش گذشت مخصوصا به خودت . ...
نویسنده :
fereshteh joon jooni
0:32