کیمیاکیمیا، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه و 15 روز سن داره
یلدایلدا، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 21 روز سن داره

فرشته زندگی ما kimiya omidetayebe

فرشته نویسنده وبلاگ هستم

خدای من وتو یکی ست

کیمیاجان سلام گل دختر زمانی که مشغول خواندن وبت هستی خیلی تامل کن (البته اگر تا آن موقع پاکش نکرده باشم ) آره دختر خوب ،با دقت بخوان ببین برای هر سطرش چقدر زمان گذاشتم چقدر هزینه ،نه ببخش منو چون برام خیلی اهمیت داری اصلا هزینه ی مالی منظورم نیست از فکرم از وقتم از همه چی بخاطر تو هزینه شده چون تورا خیلی دوست دارم ولی اینو بدون کلام به کلام این نوشته با اشک چشم نوشته شده دلم میخواهد تو قدر بدانی تو بفهمی که زمانی فلانی بود که برایت نوشت ودلش را به تو خوش کرده بود ولی حیف که نمیشود همه چی را اینجا نوشت باشد زمانی که مدیریت وبت را به دستت دادم برایت خواهم گفت فقط دعایم این است که زمانی...
7 اسفند 1391

تلاش

کیمیا جان سلام کیمیاجان عزیز دلم نزدیک دوساله تلاش بیهوده ای را دارم دنبال میکنم خیف که تو فعلا سواد نداری که بتونی بخونی حیف که ............ واما صدها حیف تو همین کلام من درگیرند که چرا؟. خداکند روزی که تو بفهمی که خیلی دیر نشده باشد سه روز دیگر وبت دوساله خواهد شد در حالیکه کسی قدرش را ندانست شاید کلا وبت را پاک کنم تا دیگر این قدر فکرم را مشغول نکند شاید پایان وبت دل ها آرام بگیرد اگرچه میدانم روزی که تو باسواد شوی از دیدن وبت خوشحال خواهی شد آنوقت تو چه خواهی کرد ؟ هم با دل من ، هم با دل خودت ،هم با دل دیگران  آنوقت که دیر می شود چه باید کرد؟ چند روزیست که چندبار روی حذف وبلاگ تام...
6 اسفند 1391

دختربزرگ خانه که باشی مسئولیتت هم سنگینتر است

من کیمیاخانم متولد 1387/6/8درمشهدهستم ویلدامتولد1391/9.29در مشهد است من چهارسال واندی از خواهرم بزرگترم پس همیشه او بایدبه من سلام کنه من ازیلدابزرگترم پس باید به او کمک کنم البته تو درساش  به به چه حالی میده آدم دختر بزرگ خونه باشه وهمه رو حرفاش حساب باز کنند ...
3 اسفند 1391

کیمیای من الهی صدوبیست ساله بشی

  آیا می دانستید که گاهی به هم می رسیم و می گوییم 120 سال زنده باشی یعنی چه و از کجا آمده؟ برای چه نمی گوییم 150 یا 100 سال یا ...   در ایران قدیم، سال کبیسه را به این صورت محاسبه می کردند که به جای اینکه هر 4 سال یک روز اضافه کنند و آن سال را سال کبیسه بنامند (حتما خوانندگان می دانند که تقویم فعلی که بنام تقویم جلالی نامیده می شود حاصل زحمات خیام و سایر دانشمندان قرن پنجم هجری است) هر 120 سال، یک ماه را جشن می گرفتند و در کل ایران، این جشن برپا بود و برای این که بعضی ها ممکن بود یک بار این جشن را ببینند و عمرشان جواب نمی داد تا این جشن ها را دوباره ببینند (و بعضی ها هم اصلا این جشن را نمی دیدند) به همین دلیل، دیدن ...
6 بهمن 1391

کیمیاجان دقت کن

بیخودی نخند... به سرآستين پاره ي کارگري که ديوارت را مي چيند و به تو مي گويد، ارباب. نخند! به پسرکي که آدامس مي فروشد و تو هرگز از آدامسهايش نمي خري. نخند! به پيرمردي که در پياده رو به زحمت راه مي رود و شايد چند ثانيه اي کوتاه معطلت کند. نخند! به دبيري که دست و عينکش گچي است و يقه ي پيراهنش جمع شده. نخند! به دستان پدرت، به جاروکردن مادرت، به راننده ي چاق اتوبوس، به رفتگري که در گرماي تيرماه کلاه پشمي به سردارد، به راننده ي آژانسي که گاهي مواقع چرت مي زند، به پليسي که سرچهارراه با کلاه صورتش را باد مي زند، به مردي که روي چهارپايه مي رود تا شماره ي کنتور برقتان را بنويسد، به بازاريابي که نمونه اجناسش را روي ميزت مي ريزد، ...
6 بهمن 1391

کیمیاجان وقتی خواهر داری دیگه غم نداری

  روزهایی خواهد آمد که تو ویلدا کنار هم در آرامش باشید ولی............... ولی......................................... مهم نیست که او چه میگوید مهم اینست که تو بدانی... که زمانی برای آمدنت چشم انتظار بودم وروزهارا شماره میکردم وحالا پس از گذشت سالهانیز برای آمدن یلدا روزها را سپری کردم واینک دوراز هردوی شما! چه غمگنانه... باشد روزی خواهدرسید که بفهمی روزی که من نباشم بهتر درک خواهدشد وآنگاه انگشت به دهان وآهی............... ...
4 بهمن 1391